پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | 2024-05-02
کد خبر: 5053 |
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۷ | ارسال توسط :
367 بازدید
۲
10
ارسال به دوستان
پ

ادعای شاکی و متهم بر سر انگشتر ۵۰ میلیون تومانی تایم آرامش نوشت: حدود سه سال قبل مردی با مراجعه به پلیس از زورگیری و سرقت انگشتر ۵۰ میلیون تومانی اش به دست سه مأمور قلابی شکایت کرد. مدتی بعد مرد دیگری به مأموران گزارش داد از سوی دو مأمور نما مورد سرقت قرار گرفته […]

ادعای شاکی و متهم بر سر انگشتر ۵۰ میلیون تومانی

حادثه انگشتر ۵۰ میلیون تومانی
حادثه انگشتر ۵۰ میلیون تومانی

تایم آرامش نوشت: حدود سه سال قبل مردی با مراجعه به پلیس از زورگیری و سرقت انگشتر ۵۰ میلیون تومانی اش به دست سه مأمور قلابی شکایت کرد. مدتی بعد مرد دیگری به مأموران گزارش داد از سوی دو مأمور نما مورد سرقت قرار گرفته است.

او گفت: دو مأمور جلوی من را گرفتند یک نفر هم داخل ماشین نشسته بود آن‌ها از من کارت شناسایی خواستند، اما چون کارتی همراه نداشتم گفتند برای تأیید هویت خود باید کارت بانکی ات را بدهی. بعد هم مدعی شدند تا زمانی که از بانک استعلام نگیرند، نمی‌توانند من را رها کنند. آن‌ها رمز عابربانکم را گرفتند و با دستگاه کارتخوانی که همراه داشتند کارت کشیدند وقتی پیامک برداشت از حسابم آمد تازه متوجه شدم آن‌ها چندین میلیون تومان از حسابم برداشت کرده‌اند.

در حالی که شکایت‌های مشابه ادامه داشت پلیس دریافت با یک باند مأموران قلابی رو به رو است بنابراین با ردیابی حساب‌هایی که خالی شده و چندین گوشی تلفن همراه که به سرقت رفته بود پلیس مدارک به دست آمده را مورد بررسی موشکافانه قرار داد و به یک سارق سابقه‌دار رسید.

در حالی که ردیابی‌ها ادامه داشت مأموران گشت پلیس موفق شدند مأموران قلابی را دستگیر کنند. متهمان در بازجویی‌ها اعتراف کردند سرکرده باند مردی به‌نام ساسان است. آن‌ها به ۵۲ فقره سرقت اعتراف کردند و پس از دستگیری ساسان کیفرخواست علیه هر سه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

در این فاصله متهمان با بازگرداندن اموال شاکیان موفق شدند رضایت ۵۰ شاکی را بگیرند، ولی دو نفر از شاکی‌ها حاضر به گذشت نشدند چرا که متهمان با ربودن آن‌ها و ایجاد رعب و وحشت باعث آسیب روحی و خسارت مالی بالایی به آن‌ها شده بودند.

یکی از شاکی‌ها گفت: انگشتری که ۳ سال قبل از من سرقت شد ۵۰ میلیون تومان ارزش داشت و ضرر زیادی به من زد. سپس متهمان در جایگاه قرار گرفتند و دفاعیات خود را مطرح کردند. ساسان سردسته باند گفت: من اتهام آدم ربایی را قبول ندارم. اما سرقت‌ها را انجام دادیم. اما به خاطر بدبختی و فقر و اعتیاد مجبور به این کار شدم. من دو بار ازدواج کردم همسر اولم به خاطر فقر و بی‌پولی طلاق گرفت از او یک پسر نوجوان دارم که با من زندگی می‌کند.

بعد دوباره ازدواج کردم و از همسر دومم هم دو فرزند دارم که تأمین هزینه زندگی آن‌ها خیلی سخت است. من به مواد نیز اعتیاد دارم و همه این بدبختی‌ها باعث شد تا به سرقت رو آورم. از کار خودم پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم. ضمن اینکه رضایت همه شاکیان را گرفته‌ام. اما انگشتری که یکی از شاکیان مدعی است ۵۰ میلیون تومان بوده واقعاً آنقدر ارزش نداشت من آن را به چند طلافروشی نشان دادم و با قیمت خیلی کمتری آن را فروختم.

سپس دو متهم دیگر در جایگاه قرار گرفتند آن‌ها هم اتهام آدم ربایی را رد و به خاطر سرقت‌هایی که انجام داده بودند هم درخواست بخشش کردند. در پایان جلسه دادگاه، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

منبع خبر ( ) است و پرتال خبری و تفریحی تایم آرامش در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر می‌دانید، خواهشمند است کد ( 5053 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره  09379341003  پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه پرتال خبری و تفریحی تایم آرامش مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پرتال خبری و تفریحی تایم آرامش در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید

    تعداد نظرات منتشر شده: 2
    1. نویسنده :kosarhajiyanpoor

      آدم نمیتونه به کسی اعتماد کنه

    1. نویسنده :AmirHosseinsanjbi

      دیگه آدم نمیشه به کسی هم اعتماد کنه